داستانک...


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام ..ممنونم از نگاهتون..خوش اومدید... اگه دوست دارید مطالب مختلفی درباره ی طبیعت گردی، ساخت انواع کاردستی و کلی چیزای باحال دیگه اطلاعات کسب کنید خوشحال میشم به اینستاگرام ما سری بزنید قدمتونو روی چشم ما بذارید. @mahsano1372

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تا خدا (نردبانی برای نزدیکی به خالق بی همتا) و آدرس takhoda.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 538
:: کل نظرات : 393

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 107
:: باردید دیروز : 129
:: بازدید هفته : 236
:: بازدید ماه : 4297
:: بازدید سال : 19012
:: بازدید کلی : 247603

RSS

Powered By
loxblog.Com

داستانک...
سه شنبه 5 شهريور 1392 ساعت 18:1 | بازدید : 1037 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

گفتم: لعنت بر شيطان ...

 

شیطان ظاهر شد در حالی که لبخندی بر لب داشت . 
 
پرسيدم:چرا مي خندي؟
 
پاسخ داد: از حماقت تو خنده ام مي گيرد
 
پرسيدم:مگر چه كرده ام؟
 
گفت: مرا لعنت مي كني در حالي كه هيچ بدي در حق تو نكرده ام
 
با تعجب سوال کردم ...
 
.
.
پس چرا زمين مي خورم؟! 
 
جواب داد: نفس تو مانند اسبي است كه آن را رام نكرده اي،
 
نفس تو هنوز وحشي است؛ تو را زمين مي زند. 
 
پرسيدم:پس تو چه كاره اي؟
 
پاسخ داد: هر وقت سواري آموختي،
 
براي رم دادن اسب تو خواهم آمد فعلاً برو سواري بياموز...
 
 




:: موضوعات مرتبط: داستانک , ,
:: برچسب‌ها: داستان , داستان کوتاه , داستان زیبا درباره یانسان , داستان زیبا درباره ی شیطان , داستان زیبا درباره ی نفس انسان , نفس , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: